گفتند عینک سیــــــــــاهت را بردار . . .

دنیا پــــــــــر از زیبــــــــــایی است . . .

عینــــــــــــکم را بــــــــــــــــرداشتم . . .

وحشت کردم از هیاهوی رنگ هـا . . .

عینــــــــکــــــم را بدهیــــــــــــــــــد . . .

میخواهم به دنیای یکرنگم پناه ببرم. . .

انسان خسته نیست ، به سطوح آمده است

نگویید غمگین است ... بگویید دلتنگ

دیر آمدی ... تغییرکردم

بـــــــــرای شناختنم

عــــکسم را مچاله کــنش

هرگز تمامت را برای کسی رو نکــــن

بگذار کمی دست نیافتنی باشـــــی

آدمها که تمامت کنند رهایت میکنند

دلتنگی را باید با خط برجسته نوشت

شنیدنش کافی نیست

باید لمسش کرد

با کشیـــــــــــــــدن سیگار

کسی مــــــــــــــــرد نشد

ولــــــــــــــــــــــــــــــــــی

بخــــــــــــــــــاطر نامردی

خیلی ها سیگاری شدن

مرد رویایی کسیه که :

حتی وقتی مثل

سگ وگربه افتادین به جون هم

شب نذاره از بغلش جم بخوری

بگه: آشتی نکردما

ولی من بی تو خوابم نمیبره

سلامتی نخ سیگارم

که قبل من با کسی لب نگرفته

سلامتی دود سیگارم

بااینکه کم رنگه ولی یه رنگه

سلامتی سیگارم

که بهم یاد داد نتیجه سوختن

و ساختن زیر پا له شدنه

به یاد اونایی که

خیانت دیدند

و تنهـــا شدند

ولــــــــــــــــی

تاریخ تولد طرف

هــــــــــــــــنوز

رمز موبایلشونه

در

رفاقت

اینگونه

باشیم

پایدار

تا پای دار

خــــــــــــــــــــــــدایـــــــــــــــــا

سخت بـــــــــــــــــــود برایم

وقتی عاشق کسی شدم که

سر سجاده پــــــنهان از من

به تـــــــــــــــــــــــــو میگفت

تا کی بایـــــد تظاهرکنم که

 دوستـــــــــــــــــــــــش دارم؟

خــــــدایا

اگر تــــو

دســــــت

مرابگیری

کسی مرا

دست کـم

نمیگیـــرد

آموخته ام که وابسته نبایــــــــد شد

نه به هیچکس نه به هیچ رابـتطه ای

واین لعنتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

نشدنی ترین کاری بود که آموخته ام

به سلا متی اونی که سیگار نمیکشه

چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون

یــــــــــــه عمره داره از زندگی میکشه

برای با تـــــــــو بودن

نـه مهلت میخواهم

نــــــــــــــه بهانه ای

بودنت نیازمن است

چقدر تلــــــخ است

پس از ســـــــتال ها

نیمه گم شده ات را

کامــــــــــــــل ببینی

هنگامی که دل کسی را شکستی

صدایش را به خاطر بسپار

تاهنگامی که دلت شکسته شد

رو به آسمان فریاد نزنی

خدایا به کدامین گناه؟؟؟؟

می پسندم

پاییز را

که معافم می کند

ازپنهان کردن

دردی که

در صدایم

میپیچد

اشکی که

در نگاهم

میچرخد

همه می دانند که

من سرما خورده ام

دوست داشتن نم نم باران است

کم کم می آید و به درازا میکشد

بارانـــــــــــــــی دوســــــتت دارم

دیوانه نمیگوید :« دوستت دارم »

دیوانه میرود تمام دوست داشتن را

به هر جان کندنی

جمع میکند از هر دری

میزند زیر بغل

میریزد پای کسی که

قرار نیست بفهمد «دوستش دارد»

اسباب بازی هایش را جمع می کردم

ماتم برد ...........

وقتـــــی ...........

دلم را میان آن ها دیدم

قصه گو فراموش کرده

گاهـی نـبـودن یــکی

تمـام بودن انـسان را

به نابودی میکـشـاند

من مـــــــــی گویم :

یــــــــکی بــــــــــــود

همیــــــشه هسـت

وهمیشه خواهد ماند

ماندن پای کســـــی که

عاشقانه دوستش داری

قشنگترین اسارت است

دوستی تکرار دوستت دارم نیست

دوستی فهمیدن ناگفته های کسی هست

که دوستش میداری

عاشق اسمم میشوم

وقـــــــــــــــــــــــــــــــتی

تو صـــــــــــدایم میکنی

باید آهسته نوشت

با دل خسته نوشت

با لب بسته نوشت

گرو و پررنگ نوشت

روی هر سنگ نوشت

تا بخوانند همه

که اگر عشق نباشد دل نیست ... !!

دل به دلدار سپردن کار هر دلدار نیست

من به تو جان میسپارم دل که قابلدار نیست

ماه من

غم اگر هم روزی مثل باران بارید

یا دل شیشه ایت از پس پنجره عشق

زمین خورد وشکست

بانگاهت به خدا چتر شادی باز کن و

بگو دل خود که خدا هست هنوز